آرمین مزد جهانگیری را داد/ در اعتراض خیابانی پلیس را بکشیم یا بزنیم؟!
تاریخ انتشار: ۱۱ تیر ۱۴۰۱ | کد خبر: ۳۵۳۸۱۱۴۷
"منکر" چیست؟ ظلم و فساد یا بدحجابی و دور دور کردن؟! و با کدامیک باید برخورد کرد؟ در لابهلای منظومه بیانات رهبر معظم انقلاب، دریافتهای جالبی درباره این سؤالات وجود دارد.
سرویس سیاست مشرق - «وبلاگ مشرق» خوانشی روزانه در لابهلای اخبار و مطالب رسانههای کشور است. ما درباره این خوانش البته تحلیلها و پیشینههایی را نیز در اختیار مخاطبان محترم میگذاریم.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
***
منکر از نگاه رهبر انقلاب؛ ظلم و فساد یا بدحجابی؟!
مقام معظم رهبری در دیدار اخیر خود با مسئولان قوه قضائیه به نکته مهمی در بحث "حکمرانی مطلوب اسلامی" اشاره کردند که با توجه به قرابت این مفهوم با مسائل روز، خوانش آن برای مردم و مسئولان یک ضرورت است.
معظمله در بخش مورد اشاره از بیانتشان فرمودند: «وَ اَمَروا بِالمَعرُوف» امر به معروف. حالا در صلاة و زکات و مانند اینها بالاخره یک کارهایی شده، -امّا در- «اَمَروا بِالمَعروفِ وَ نَهَوا عَنِ المُنکَر» عقبیم. معروف چیست؟ عدالت، انصاف، برادری، ارزشهای اسلامی؛ اینها معروف است؛ باید امر به معروف بکنیم. در قانون اساسی ما هم جزو وظایف، در اصل هشتم همین مسئلهی امر به معروف و نهی از منکر هست. نَهَوا عَنِ المُنکَر؛ از منکر هم نهی -کنید-؛ منکر چیست؟ ظلم است، فساد است، تبعیض است، بیانصافی است، عدم اطاعت الهی است؛ اینها ظلم است، اینها منکر است؛ از اینها باید نهی بشود؛ یعنی اینها -جزو- وظایف است.
ایشان تصریح کردند: امر به معروف و نهی از منکر مثل نماز، مثل زکات جزو وظایف است. و حالا طبق یک روایتی امر به معروف از همهی این احکام الهی حتّی از جهاد هم بالاتر است. حالا نمیخواهیم وارد این جزئیّات بشویم. به هر حال این یک وظیفهای است که جزو وظایف قوّهی قضائیّه هم هست و اگر چنانچه عمل نکردیم، ضربه خواهیم خورد.
رهبر معظم انقلاب افزودند: الان شما امکان دارید دیگر؛ قوّهی قضائیّه یعنی قضای کشور، دادگستری کشور دست شما است؛ این امکان شما است که از این امکان باید حدّاکثر استفاده را بکنید، بیشترین استفاده را باید بکنید در جهت همین «اَقَامُوا الصَّلَوةَ وَ آتَوُا الزَّکَوةَ وَ اَمَرُوا بِالمَعرُوفِ وَ نَهَوا عَنِ المُنکَر» و بقیّهی چیزهایی که در قرآن به عنوان وظیفه ذکر شده. باید استفاده کنید؛ اگر استفاده نکردید، نعمت، تضییع شده است.
مقام معظم رهبری تأکید کردند: معمولاً قدرتها از دو ناحیه ضربه میخورند: یک ناحیه، سوء استفادهی از قدرت است؛ یک ناحیه، عدم استفادهی از قدرت است. گاهی هست که انسان یک قدرتی دارد، از این سوء استفاده میکند؛ [یعنی] در جهت اهواء شخصی خودش، اهواء گروهی خودش، در جهت فساد و امثال اینها استفاده میکند؛ این یک جور ضایع کردن قدرت است؛ یک جور هم این است که انسان از این قدرت استفاده نکند؛ اصلاً معطّل بگذارد که این هم تضییع قوّت است؛ این هم کفران نعمت الهی است؛ فرقی نمیکند. تنبلی کردن، غفلت کردن، موجب میشود که این اقتدار از بین برود.[1]
*در فرمایشات مقام معظم رهبری به طرز آشکاری مشخص میشود که نظر و دیدگاه نظام اسلامی در بحث اینکه "منکر چیست؟" اشاره دارد به "ظلم، فساد، تبعیض، بیانصافی و...".
در اقتفای بیانات فوقالذکر از رهبر معظم انقلاب میتوان به تأکیدات علیالدوام ایشان بر امنیت اخلاقی، لزوم رعایت حجاب، مبارزه با مواد مخدر و دوردور کردن خیابانی نیز اشاره داشت.
مقولاتی که صدالبته در مقابل ظلم و مفاسد مالی کلان، بسیار خرد محسوب میشوند اما برخورد با آنها نیز در کنار مبارزه با ظلم و فساد ضروریست.
***
عاقبت تندروی سیاسی به قیمت "افتادن از چشم رهبری"
آرمین مزد جهانگیری را داد
امتداد گزارش داد: محسن آرمین، کنشگر اصلاحطلب و از دستگیرشدگان فتنه 88 اخیراً طی اظهاراتی در جلسه هماندیشی روسای استانی حزب توسعه ملی ایران اسلامی گفته است:
"میتوان گفت که دولت دوم آقای روحانی دولت نابختیار بود و تیر بلا از هر سمتش میبارید. البته عدم درک صحیح همکاران آقای روحانی از حساسیت شرایط هم مزید بر علت میشد؛ چنانچه در این دولت، کابینه احساس نمیکرد که در برابر شرایط باید مقاومت کند و یا مقداری جسارت به خرج دهد. تنها خود آقای روحانی بود که گاهی حرفی میزد و وزرا و حلقه اول مشورتی او، عموماً همراهی خاصی با آقای روحانی نمیکردند یا درکی از حساسیت شرایط نداشتند یا در قبال آن شرایط چندان احساس مسئولیت نمیکردند. مثلاً مسئله معاون اول ایشان در اوج بحران و مشکلات، این بود که علیه اصلاحطلبان که تنها متحدان دولت در آن شرایط بودند موضع بگیرد و نقش و تأثیر معدود اصلاحطلبان حاضر در دولت را هر چه بیشتر محدود کند." +
*روشن نیست منظور یا اشاره آرمین از اینکه مسئله جهانگیری، گرفتن موضع علیه اصلاحطلبان و محدودیتسازی برای چپهای دولت بوده دقیقا چیست و کدام بخش از تاریخ دولت آقای روحانی را مد نظر قرار میدهد. چه اینکه خود آقای آرمین هم اشارهای به این معنا نکرده است!
معالوصف به نظر میرسد شاهد یک مظلومنمایی ناشیانه هستیم زیرا کیست که نداند شاکله اصلی و عقل منفصل دولت روحانی اصلاحطلبان بودند که زور هیچ کسی هم به حلقه کیان آنها نمیرسید.
جالب است که آرمین در اظهارات خود از عبارت "معدود اصلاحطلبان حاضر در دولت" استفاده میکند.
یعنی مظلومنمایی اشاره شده به حدی است که آقای آرمین نه تنها جهانگیریِ وزیر خاتمی و عضو مبرّز حزب کارگزاران را از حیطه اصلاحطلبی خارج میکند بلکه مدعی میشود که نوبخت و زنگنه و ربیعی و آشنا و کلانتری و ترکان و... اصلاحطلبان معدودی در اطراف روحانی بودهاند که البته گویا در بخشهای اصلی دولت هم قرار نداشتهاند!
چه ایرادی داشت اگر آقای آرمین راستش را میگفت؟
یعنی به مسیر اصلاحطلبی روحانی و نقش بارز اصلاحطلبان در دولت اعتدال اشاره میکرد و آنگاه به انتقادات خود از جهانگیریِ اصلاحطلب نیز میپرداخت؟
در بحث آقای جهانگیری هم شاید این کنایه مقتضای سیاستورزی باشد که آرمین عملا مزد اصلاحطلبی جهانگیری را داد.
آنجا که جهانگیری برای چپروی دولت و اخذ مواضع اصلاحطلبانه هر کار میتوانست کرد اما عاقبتش این شد که یک چپ ستادی بگوید او میخواسته ما را محدود کند.
و این عبرتی برای آقای جهانگیری است که چطور در مسیر اظهار اصلاحطلبی تندروانه حتی خود را از چشم رهبر معظم انقلاب نیز انداخت و جایگاه خود را از دست داد و دست آخر نیز اینطور اجر خود را از رفقایش دریافت کرد.
این از عبرتهای زمانه ما برای همه است...
***
"استادان خشونت معمولی" در سودای اشغال مراکز حساس نظام
در اعتراض خیابانی پلیس را بکشیم یا بزنیم؟!
مشرق در شماره 31 خرداد (سهشنبه 2 هفته قبل) وبلاگ در مطلبی با عنوان "این پارلمانتاریستهای مسلح"، به یادداشت آقای حسین نورانینژاد، از کادرهای حزب چپ اتحاد ملت پرداخت.
نورانینژاد در این یادداشت مدعی شده بود که اصلاحطلبان یک جریان پارلمانتاریست هستند! و ما نیز در بخش تحلیلی وبلاگ مشرق با ارائه دلائل و سوابقی مثل استعفای دستهجمعی اصلاحطلبان از مجلس ششم، تحریم انتخابات 1400 و تأکید آقای حجاریان بر اینکه "اصلاحات صندوقمحور مرده است"! تصریح کردیم که این ادعای آقای نورانینژاد صحیح نیست و جریان اصلاحات به سمت برداشتن اسلحه حرکت میکند. زیرا جریانی که صندوق رأی را بر زمین میگذارد، طبعا اسلحه را برمیدارد!
در اقتفای این مطلب، آقای نورانینژاد در شماره سهشنبه گذشته روزنامه اعتماد در یادداشتی تفصیلی که برای پاسخ به مشرق نگاشته شد، مشرق را شبه رسانه و تحلیل آن را عجیب، خطرناک، نامتعادل و بیپروا توصیف کرد! این عضو کادر حزب اتحاد همچنین نویسندگان مطلب را نیز ناآشنا به بار کلمات، ناآشنا با سیاست و تلویحا "زنگی مست" خوانده است.
او در یادداشت خود که با تیتر "در نقد اتهامزنیهای یک سایت خاص" منتشر شد، مطالبی را مینویسد که بخشهایی از آنرا در ادامه میخوانید:
_ به نظر نمیرسد که درباره این ادعا، یعنی محوریت انتخابات در جریان اصلاحات شک و شبههای باشد.
_ نفی محوریت انتخابات در اصلاحات از سوی رقبای اصولگرا برای تحریک اصلاحطلبان به حضور در هر انتخابات و با هر کیفیتی، حرف تازهای نیست.
_ فرض که ادعای انتخابات محور بودن یک جریان باطل است. از کجای این مطلب خشونتگرایی در میآید؟ آنهم نه خشونت معمولی که مسلح و خونبار؟!
_ کاندیدا نداشتن، رای ندادن و حتی تحریم که تاکنون اصلاحطلبان از آن استفاده نکردهاند و استعفا، همه جزو کنشهای عادی سیاسی و مدنی و خشونتپرهیز محسوب میشوند. حتی استفاده از گزینه خیابان که اصلاحطلبان از آن به شدت گریزانند نیز رفتاری مدنی میتواند باشد و با هیاهو و شلوغ کردن این و آن، مفاهیمی چنین ساده و بدیهی قلب معنا نمیشوند.
_ رادیکالترین اصلاحطلبان هم همواره بر خط قرمز خشونت تاکید روشن و بدون اما و اگر داشتهاند.[2]
*ابتدا یادآوری این سابقه سیاسی و رسانهای ضروریست که مشرق تنها رسانهای بود که از 1 سال به انتخابات 1400 طرح اصلاحطلبان برای "تحریم خاموش انتخابات" را برملا کرد و چپهای ستادی نیز با واکنشهای متناقضی از قبیل ریشخند، تکذیب و دست آخر تأیید کردن اما بلااشکال دانستن به استقبال این تحلیل سیاسی آمدند.
مثلا محسن آرمین پس از برملا شدن این نقشه؛ افشاگری مشرق را "طنز" خوانده و مدعی شده بود که تحریم انتخابات را برای جلب مشارکت رقیب علم کردهاند![3]
(بماند که ما در همان روزها تصریح کردیم که ملاک انتخابات، قانونی بودن است نه میزان مشارکت و افشاگری درباره اقدام شریرانه تحریم انتخابات علیالاصول ربطی به فرض ضعیف تشویق چپها برای حضور در انتخابات ندارد. )
و اما صحبتهای آقای نورانینژاد...
از عصبانیت و تقلای او برای تحقیر و استخفاف تحلیل درست مشرق بگذریم. از این هم بگذریم که نورانینژاد عملا هیچ استدلالی در ردّ مدعای مدلل ما مبنی بر اینکه چپها پارلمانتاریست نیستند بلکه ابنالوقت هستند، ارائه نکرده و وقت خود را بر تطویل کلام گذرانده است.
ما فقط یک گزاره فلسفی ساده را مطرح کردیم. و آن اینکه کنشگران سیاسی علیالاصول 2 راه بیشتر برای کنشگری و اصلاح فرایندها ندارند.
یا جمهور و صندوق رأی و دموکراتیزاسیون.
یا اسلحه و خشونت و انقلاب.
اگر آقای نورانینژاد شقّ سومی را در این میان میشناسند معرفی کنند تا هم "سیهروی شود هرکه در او غش باشد" و هم مردم و مخاطبان محترم متوجه استدلالهای صحیحتر و عقلانیت بشوند.
بدیهیست که اصلاحطلبان با "تحریم انتخابات" گزینه اولی را روی زمین گذاشتهاند و بخواهند یا نخواهند در مسیر دوم یعنی "برداشتن سلاح" قرار گرفتهاند.
جالب است که در یادداشت دوم آقای نورانینژاد میبینیم که او در جهت تقلیل معنا صراحتا "اعتراض خیابانی" را یک رفتار مدنی مینامد و یا از مشرق شکوه میکند که چرا بین چیزی به نام "خشونت معمولی و خشونت مسلحانه" فرق نمیگذارد!
عقلانیت سیاسی هم میگوید خشونت، خشونت است و کسی که کوچکترین حد از نافرمانی قانونی را رواداری میکند یعنی برای انجام حد غایی آن هم مشکلی ندارد و اساسا به خیابان آمده تا همان حد غایی را به تماشا بنشیند.
پس در نتیجه خیابان و اعتراض خیابانی مادر گلولههاست. همانطور که رها شدن عفونت عامل بیماری.
در واقع گویا در نزد آقایان بین کتک زدن پلیس با کشتن پلیس تفاوت هست و در جهان فانتزی آنها میتوان به رفورمیستهای خیابانی یک شیوهنامه اعتراضی را آموزش داد که با پلیس درگیر شوند اما کمتر خشونت به خرج بدهند یا مثلا بدون خشونت مراکز حساس نظام را اشغال کنند!
همچنانکه "علیرضا علویتبار" زمانی در قبل از فتنه اقتصادی آبان 98 به آنها دستور داده بود نقاط حساس نظام را با "اقدامات غیر قانونی اما غیر خشونتآمیز" اشغال کنند.[4]
حال اینکه آقای نورانینژاد چطور توانسته توجیهگر چنین نمایش مضحکی باشد و فرجام آن که نفیر گلولهها در زیر آسمان شهر و کشته شدن مردم و حافظان امنیت مردم است را انکار کند، جای سؤال دارد.
این گفتارها را میشود طور دیگری هم از آقای نورانینژاد و دوستان ایشان پرسید...
و آن اینکه شما که مادحین و ستایشگران مصطفی تاجزاده هستید لطفا شجاعانه به ما و به مردم بگویید که "اصلاحات ساختاری" که تاجزاده میگوید؛ اکنون که قرار نیست از مسیر صندوق رأی پیگیری شود آیا جز با "اسلحه و خیابان" محقق خواهد شد؟
ما در پایان و از حیث تنقّح فضای انتقاد و عقلانیت؛ بخشی از یادداشت 2 سال قبل دکتر احمد توکلی، فعال اصولگرا در پاسخ به انتقاد مشرق را نیز منتشر میکنیم تا آقای نورانینژاد بیش از آموزههای حزب اتحاد ملت؛ با قاعده و اسلوب انتقاد و منتقد، ادب بیان و استدلال آشنا شوند:
"آنچه ابتدائاً این نقد خیرخواهانه در من برانگیخت، حالت شکر بود. شکر برای رشد جوانان انقلابی، ارزشی و وطنخواه؛ شکر برای زبان فاخر در نقادی؛ شکر برای وجود آینههایی بیغبار در پیشِ روی سیاستمداران. به خاطر این نعمتها و نعم دیگری که در این نقد برای من و جامعه وجود دارد، از خدا و بندۀ خوب خدا که مرا به این حال رساند، سپاسگزارم. سپاسگزاری از این جهت نیز لازم است که فرصتی برای بنده پیدا شده تا دروغ بودن برخی از آنچه به من نسبت داده شد را اعلام کنم. برخی از آنها را که ناقص بیان شده و با بیان کامل اختلافی با منتقدانم در این حوزه نخواهم داشت، کامل نمایم و اگر انتقادی هم رواست، خود را اصلاح کنم. الحمدالله رب العالمین." [+]
***
1_ https://khl.ink/f/50545
2_ https://www.etemadnewspaper.ir/fa/main/detail/186932
3_ mshrgh.ir/1035158
4_ https://www.jahannews.com/news/707847
منبع: مشرق
کلیدواژه: بازار خودرو تحولات اوکراین قیمت مقام معظم رهبری حکمرانی مطلوب اسلامی نظام جمهوری اسلامی ایران فساد بدحجابی گشت ارشاد امنیت اخلاقی وبلاگ مشرق مشرق نیوز قوه قضاییه نیروی انتظامی اسحاق جهانگیری اصلاح طلبان محسن آرمین حسن روحانی دولت اعتدال حسین نورانی نژاد حزب اتحادملت اعتراض خیابانی اغتشاش خشونت تحریم انتخابات احمد توکلی فلسفه سیاست انتقاد عقلانیت خودرو قیمت های روز در یک نگاه حوادث سلامت رهبر معظم انقلاب اعتراض خیابانی تحریم انتخابات امر به معروف اصلاح طلبان آقای روحانی اصلاح طلبی
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت www.mashreghnews.ir دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «مشرق» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۳۵۳۸۱۱۴۷ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
دلیل اعتراض طلافروشان به پرداخت مالیات/ طلافروشان عامل تورم اند؟
به گزارش خبرنگار مهر هفته گذشته طلا فروشان بازار تهران دوباره دست به اعتراض زده و نسبت به ثبت اموال خود در سامانه جامع تجارت که مقدمه اجرای مالیات بر عایدی سرمایه اسست واکنش نشان دادند.
نادر بذرافشان رئیس اتحادیه سازندگان و فروشندگان طلا و جواهر تهران در گفت و گو با خبرنگار مهر، در مورد علت اعتراض طلافروشان اظهار کرد: سامانه جامع تجارت از قبل فعال بود اما در مورد عملکرد آن ابهاماتی برای صنف طلا وجود داشت که زمستان پارسال مقرر شد ثبت اطلاعات و سرمایه در سامانه جامع تجارت تا ۳ ماه به تعویق بیفتد تا اگر نیاز به اصلاح بود این اصلاحات صورت گیرد. در این زمینه جلسات متعددی با مسؤولین ذی ربط برای حل مشکلات داشتیم اما دولت هیچ گونه اقدامی برای رفع مشکلات صنعت ما نکرد. بر همین اساس هم فعالان صنف طلا اعتراضاتی نسبت به این موضوع داشتند.
وی افزود: فعالان صنف و صنعت طلا نسبت به ثبت سرمایه، امنیت سامانه و صدور فاکتورها اعتراض دارند زیرا در آخرین جلسهای که در وزارت کشور داشتیم قرار بود سامانه جامع تجارت و سامانه امور مودیان به صورت یکپارچه در یک سامانه فعالیت کنند و ثبت فاکتور انجام دهند اما در این ۳ ماه هیچ اتفاقی نیفتاد و مسؤولین هم اعلام کردند که به طور کلی امکان تجمیع وجود ندارد.
بذرافشان تصریح کرد: این در حالیست که با وضع فعلی برای فعالان صنف و صنعت طلا سردرگمی به وجود آمده است؛ به عنوان نمونه ثبت فاکتورهای الکترونیکی در سامانه امور مودیان به صورت ریال و در سامانه جامع تجارت به صورت وزن است. همچنین در سامانه امور مودیان ثبتکارت ملی الزامی نیست اما در سامانه جامع تجارت ثبت کد ملی الزامی است.
وی ادامه داد: از سویی دیگر فعالان صنف طلا نگران هستند که در آینده بحث مالیات بر عایدی سرمایه مشمول آنها هم بشود.
رئیس اتحادیه سازندگان و فروشندگان طلا و جواهر تهران تاکید کرد: فعالان این بخش نسبت به شفاف سازی مشکلی ندارند و همکاریهای لازم را هم انجام میدهند اما تعدد این سامانهها و ناهماهنگی نهادها در مورد رفع این مشکل موجب اعتراض فعالان صنف و صنعت طلا و جواهر شده است.
وی یادآور شد: جلساتی با حضور نمایندگان استانداری، بسیج اصناف، اتاق اصناف و وزارت صمت داشتیم اما اعلام کردند که قانون باید اجرا شود؛ اما لازم است مسؤولین نسبت به اصلاح این رویه اقدام کنند زیرا امسال سال جهش تولید با مشارکت مردم است اما صنعت طلا که پارسال هم مشکلات زیادی داشت از ابتدای امسال دچار بحران شدیدی شده و ممکن است شرایط مالی تولیدکنندگان طلا بحرانی شود.
بذرافشان گفت: ۵۰۰ هزار نفر در صنعت طلا مشغول به کار هستند و ۷۰ هزار نفر فعال صنفی داریم. ما ۳ ماه پیش به فعالان امید دادیم که این ماجرا را پی گیری میکنیم و پی گیری ها را انجام دادیم ولی خروجی نداشت.
وی یادآور شد: بازار راکد است و خریداری نیست و با اجرای این دست از قوانین، اعتراض پیش میآید. فعالان صنف و صنعت طلا از دیروز واحدهای خود را تعطیل و نیمه تعطیل کردند.
مالیات ۹ میلیون تومان طلافروشان در سال ۱۴۰۲
سخنگوی سازمان مالیاتی اخیراً در گفتوگویی تلویزیونی اعلام کرده که مالیات طلافروشان در یک سال گذشته آنچه که ابراز کردند به طور میانگین ۹ میلیون و ۶۰۰ هزار تومان بوده است.
اگر این رقم درست باشد بنابراین مالیاتی که طلافروشان در ماه پرداخت کردهاند به طور میانگین ۸۰۰ هزار تومان است.
حالا این رقم را در کنار مالیاتی که کارگران و کارمندان پرداخت میکنند بگذارید. وقتی موقع بررسی افزایش حقوق کارگران میشود دولت مدعی است اگر حقوق کارگان بالا رود تورم بالا خواهد رفت بنابراین همواره رقم دستمزد کارگان به گونهای تعیین میشود که هشتشان گرو نهشان است.
طلا فروشان چه میگویند؟
(در ابتدای این بخش یادآور میشویم آنچه درادامه میآید صحبتهای بخشی از شاغلان صنف طلا است و انتشار آن به معنای تأیید و یا تکذیب این صحبتها نیست و فقط براساس وعده خبرنگار به مصاحبه شوندهها منتشر شده است.)
برای شنیدن صحبتهای برخی از طلافروشان به بازار تهران رفته و پای صحبتهای آنها نشستیم تا مشخص شود چرا طلافروشان هرازگاهی دست به اعتصاب و یا به قو خودشان اعتراض میزنند.آرش یکی از طلافروشان بازار تهران که مغازه اش نیمه باز است میگوید در این مغازه کارگری میکند مغازه متعلق به یکی از نزدیکانش است.
او میگوید چند ماه پیش بازاریان دست به اعتراض زدند رؤسای اتحادیه نشستی با مسئول سازمان اموری مالیاتی داشتند که نتیجه این شد اجرای مالیات بر عایدی سرمایه ۳ ماه عقب بیافتد اما هنوز سه ماه نشده به ما اطلاع دادند باید موجودی خود را در سامانه جامع تجارت ثبت کنیم سوال من این است که چرا باید این کار صورت گیرد هیچ طلافروشی حاضر نمیشود موجودی خود را ثبت کند.
آرش ادامه میدهد شما حاضرید دارایی خود را که در بانک دارید به دولت اعلام کنید که ما این کار را انجام دهیم؟
جواد یکی دیگر از طلافروشان که سن نسبتاً بالایی داشت گفت: مگر عامل تورم طلافروشان هستند که بیاییم بر اساس نرخ تورم سالانه مالیات بدهیم این چه حرف مسخرهای است که دولت میزند در کجای دنیا این کار را انجام میدهند مگر جایی هم هست که تورم ۵۰ درصدی باشد و بعد به مردم بگویند چون تورم بالا داریم باید مالیات بدهید. این وضعیت اصلاً قابل درک نیست.
مهدی یکی دیگر از طلافروشان میگوید از هفته گذشته دارند دستگاههای پوز طلافروشان را جمع میکنند به این صورت که گفته شده همان موقع که خریدار کارت میکشد مالیات کم میشود دولت نمیداند که ما روشهایی برای دور زدن مالیات داریم اگر دولت بخواهد به ما فشار بیاورد کار را تعطیل میکنیم و میرویم دنبال کار بی دردسر تری.
مهدی ادامه میدهد الان بسیاری از بزرگان صنف طلا جمع کرده و از ایران رفتهاند. خیلیها در حال ایجاد کارگاه طلا در کشور عراق هستند و برخی نیز به ترکیه رفتهاند این رفتنها به نفع طلافروشان است و به ضرر دولت به نظر شما آخر چه کسی ضرر خواهد کرد؟
این طلا فروش ادامه میدهد رهبر اول سال میگوید جهش تولید با مشارکت مردم اما دولت با وضع مالیاتهای بیهوده سرمایه گذاران بخش خصوصی را از تولید فراری میدهد.
شایان یکی دیگر از طلا فروشان میگوید این همه قانون در کشور است که اجرا نشده دولت بیاید این قانون را هم اجرا نکند مگر اتفاق خاصی رخ میدهد چرا تا کمبود پول پیدا میشود دولت دست در جیب مردم میکند ما این همه منبع فراوان داریم برای کسب درآمد نفت، گاز، معدن و … دولت برود روی اینها سرمایه گذاری کند هم درآمد کشور زیاد میشود هم برای مردم رفاه میآورد.
سامانه جامع تجارت چیست؟
سامانه جامع تجارت سامانه مربوط به ثبت سفارشات کالا و در جهت تسریع امور صادرات و واردات است. این سامانه نوعی رابط بین تجار و بازرگانان با دستگاههای ذیربط جهت انجام کارهای تجاری بینالمللی و سرعتبخشیدن به کارهای تجاری است.
در بخشی از این سامانه ضوابط اختصاصی گروه کالایی فلزات گرانبها و گوهرسنگ و صدور صورتحساب الکترونیکی از طریق سامانه مودیان پیشبینی شده که صنف طلافروشان زیر بار ثبت اطلاعات خود در آن نمیرود.
بر اساس تبصره چهار ماده ۱۸ قانون مبارزه با قاچاق کالا و ارز، ثبت معاملات انواع طلا اعم از آبشده، شمش، مسکوکات و مصنوعات در سامانه جامع تجارت الزامی در نظر گرفته شد؛ این موضوع در حالی که از سال گذشته مطرح بود، اما از نیمه دوم سال گذشته جدیتر و از اواخر آذر ماه به صورت رسمی اعلام شد؛ همچنین تاکید شد که از ابتدای دی ماه، تخلف از ضوابط مذکور، موجب محکومیت به ضبط کالا و پرداخت جریمه برابر ارزش کالا خواهد شد.
قانون ثبت مشخصات و اطلاعات خریدار و فروشنده در سامانه جامع تجارت (ذیل تبصره ۴ ماده ۱۸ قانون مبارزه با قاچاق ارز)، از سال گذشته لازمالاجرا شده، اما به دلایل مختلف که نیازمند آموزشهای لازم بود تا دوم آبان ماه امسال نیز به تعویق افتاد؛ براین اساس بایستی واحدهای صنفی در سامانه جامع تجارت ثبتنام و اطلاعات معاملات خود در هر حوزه و تمام مشخصات خرید و فروش، خریدار، فروشنده و سرمایه اولیه فروشنده را ثبت میکردند.
اواسط دیماه سال قبل بود که مسؤولان وزارت صمت و سازمان امور مالیاتی برای اجرایی شدن این قانون سه ماه زمان در نظر گرفتند تا دو سامانه جامع تجارت و مودیان با هم مرتبط شوند، زمان سه ماهه سپری شد، اوایل فروردین امسال هم این قانون از طریق ستاد مبارزه با قاچاق کالا و ارز برای اجرا به وزارت صمت ابلاغ شد. باوجود همه اینها، اما هنوز ابهاماتی در اجرای این ضوابط برای صنف طلافروشان وجود دارد و به همین دلیل از ورود به این سامانه خودداری میکنند.
صنف طلا و جواهر کشور با تکیه بر آنچه «ابهامات سامانه جامع تجارت» میخوانند، میگویند چرا بایستی سرمایه خود را در این سامانه ثبت و اطلاعرسانی کنند؟ بنابراین آنگونه که گفته میشود ۷۰ درصد از فعالان این صنف هنوز وارد این سامانه نشدهاند. حالا با وجود به تعویق افتادن سه ماهه برای اجرای ثبت معاملات طلا در سامانه جامع تجارت هنوز فعالان این صنف معتقدند که اجرای این امر، بهنفع صنعت نخواهد بود و در صورت اجرایی شدن از این صنف و صنعت کنارهگیری خواهند کرد.
کد خبر 6095620 محمدحسین سیف اللهی مقدم